چهارمین پلنوم کمیته مرکزی کومه له، منتخب کنگره شانزدهم در روزهای 23 و 24 ژانویه 2016 برابر با 3 و 4 بهمن ماه 1394 برگزار گردید. در این پلنوم اعضای کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران نیز به عنوان ناظر شرکت داشتند. بخش اول مباحث این نشست به گزارش سیاسی کمیته رهبری کومه له به پلنوم و بررسی این گزارش اختصاص یافت. گزارش سیاسی و مباحث پیرامون آن به طور مفصل به اوضاع سیاسی ایران و کردستان پرداخت و سپس بر متن تحلیل بحران خاورمیانه، اوضاع سیاسی در بخش های مختلف کردستان، عراق، سوریه و ترکیه را مورد بحث قرار داد.

گزارش اوضاع سیاسی ایران و بحث پیرامون آن به بررسی مختصات دوره بعد از توافقات هسته ای و پسابرجام اختصاص یافت. در این مباحث تأکید شد که بر خلاف ادعای دولت روحانی و اصلاح طلبان حکومتی و هواخواهان آنان در میان اپوزیسیون بورژوایی ایران، پسابرجام نه دوره رشد و توسعه اقتصادی سرمایه داری ایران و نه دوره تحکیم موقعیت جمهوری اسلامی، بلکه دوره تداوم بحران اقتصادی و رشد تضادهای درون حکومتی و گسترش اعتراضات کارگری و توده ای خواهد بود. اجرایی شدن برجام، رفع تحریم ها، آزاد کردن پول های مسدود شده ایران و گشودن بازارهای بین المللی به روی صنایع نفت و گاز ایران اگر چه گشایشی در تنگناهای مالی و اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی به وجود خواهند آورد، اما این به معنای حل بحران و یا رشد و شکوفایی اقتصادی و اشتغال زایی نخواهد بود. اقتصاد سرمایه داری ایران قبل از تحریم های دولت های غربی هم یک اقتصاد بحران زده بود.

مدل توسعه اقتصادی مورد نظر دولت روحانی و جذب سرمایه های مالی به سرمایه گذاری در عرصه تولید صنعتی و تبدیل شدن ایران به یک قطب صادر کننده کالاهای صنعتی در خاورمیانه نیاز به تغییراتی اساسی در ساختار سیاسی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی دارد. طبقه سرمایه دار ایران برای تأمین پیش شرط های توسعه اقتصادی به کوتاه کردن دست سپاه پاسداران در ساختار قدرت سیاسی، پایان دادن به رانت خواری، حاکمیت قانون و برابری در پیشگاه آن، نظم اداری مورد دلخواه، پایان دادن به ماجراجویی در سیاست خارجی و استقلال نسبی قوه قضائیه نیاز دارد تا بتواند مقررات سرمایه گذاری و سیستم بانکی را اصلاح کند، به فرار مالیاتی مؤسسات نیمه دولتی پایان دهد و ریسک سرمایه گذاری را به حداقل برساند. انجام این اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی یک تحول سیاسی و ایدئولوژیک را می طلبد و این تحول نه در یک پروسه تدریجی بلکه باید سریع و ضربتی انجام گیرد، برای این کار نه بورژوازی ایران به دلیل موقعیتی که طی دوره حکومت اسلامی در آن قرار داشته است، و نه دولت روحانی که در این دوره بخش هایی از بورژوایی ایران نمایندگی سیاسی خود را به آن واگذار کرده اند، توانایی انجام این تحول را ندارند. دولت روحانی قادر نیست سپاه پاسداران را به عنوان هسته اصلی قدرت که بیش از 50 درصد اقتصاد ایران را در انحصار دارد و در عرصه نفت و گاز سرمایه گذاری های عظیمی انجام داده است به کنترل خود در آورد و دستش را از قدرت سیاسی کوتاه کند. از اینرو بورژوازی در ایجاد آن نوع نظام سیاسی و حقوقی و اداری كه از ملزومات توسعه و شكوفایی‌ اقتصاد سرمایه داری است به شدت ناتوان و درمانده است. از طرف دیگر نگرانی از تشدید تضادها و تقابل طبقاتی فرصت این تغییرات را به بورژوازی نمی دهد. در این شرایط دولت روحانی دست در دست دیگر جناح های رژیم از ترس متزلزل شدن پایه های همین رژیم به تشدید سرکوب ادامه خواهد داد.

اما اگر دولت در دراز مدت نمی تواند موجبات توسعه اقتصادی را فراهم آورد در کوتاه مدت هم نمی تواند بهبودی در زندگی کارگران و مردم زحمتکش ایجاد نماید. فقر در ده سال گذشته 7 تا 8 برابر شده است. دستمزدها به 4 تا 5 مرتبه زیر خط فقر سقوط کرده اند. جدیدترین گزارش "مرکز آمار ایران" از نرخ بیکاری 48 درصدی جوانان کمتر از 30 سال حکایت دارد. نرخ بیکاری در میان زنان بیش از 80 درصد است. با این حال "حسن روحانی" در نخستین اجلاس فعالان اقتصادی غیردولتی از واگذاری حوزه های بهداشت و آموزش به بخش خصوصی خبر داد. یعنی دولت تلاش خواهد کرد برای جلب سرمایه گذاری خارجی و تضمین سودآوری سرمایه ها سیاست ریاضت کشی اقتصادی و تعرض به سطح زندگی و معیشت کارگران و توده های محروم جامعه را ادامه دهد. با توجه به این اوضاع فلاکتبار اقتصادی همانطور که در ماههای اخیر هم شاهد بودیم اعتصابات و اعتراضات کارگری در مراکز صنعتی و خدماتی و اعتراضات معلمان و پرستاران گسرتش خواهد یافت. رفع تحریم ها و عادی سازی مناسبات با غرب سطح توقعات کارگران و مردم را بالا خواهد برد، زنان بیش از گذشته قوانین اسلامی را در زندگی روزمره به چالش می کشند.

بنابراین دوره بعد از برجام دوره شکوفایی اقتصادی و دوره ثبات و آرامش برای جمهوری اسلامی نخواهد بود، مبارزه کارگران و مردم برای رسیدن به مطالباتشان حادتر خواهد شد، و آینده ایران و جمهوری اسلامی را تکامل همین مبارزات رقم خواهد زد. در این دوره اتخاذ سیاست پیشرو و انقلابی ایجاب می کند، که تمام امکانات و ظرفیت های خود را برای دامن زدن به مبارزات کارگری حول مطالباتشان و مبارزات زنان جهت عقب نشاندن رژیم از تعرض به حقوق شان به کار گیریم و از هیچ فرصتی برای برانگیختن اعتراضات و دخالتگری در جنبش ها و مبارزات ترقی خواهانه ای که در جامعه سر بلند می کنند، دریغ نورزیم.

*****


در کردستان رژیم جمهوری اسلامی همچنان به این منطقه مانند یک منطقه جنگی و امنیتی نگاه می کند و سیاست اعمال تبعیض در همه زمینه ها ادامه دارد. رژیم با اعزام نیروی بیشتر به روستاهای نوار مرزی و تشدید میلیتاریزم، کنترل بیشتری را بر مرزها اعمال کرده است. در ماه های اخیر نیروهای انتظامی رژیم به بهانه مبارزه با ورود کالاهای قاچاق کولبران و کاسبکاران زحمتکش روستاها و شهرهای نوار مرزی را بارها به رگبار بسته که در نتیجه آن دهها نفر کشته و یا زخمی شده اند.

در شهرهای کردستان فقر و بیکاری ابعاد بی سابقه ای پیدا کرده است. بنا به گزارشها تنها 30 درصد از واحدهای صنعتی کرمانشاه در ظرفیت واقعی خود تولید می کنند. 70 در صد از کارگاهها یا تعطیل و یا بسیار پایین تر از ظرفیت خود کار می کنند. بنا به گزارش اداره آمار ایران نرخ بیکاری در این شهر 19 درصد افزایش پیدا کرده است. در شهر سنندج و سقز نرخ بیکاری در میان جوانان کمتر از 30 سال بالا رفته است. گزارش ها از شهرهای مهاباد و بوکان نیز حاکی از گسترش ابعاد بیکاری است. بیش از 20 هزار کارگر مهاجر کردستان ایران که قبلا در کردستان عراق به کار اشتغال داشتند با تشدید بحران و ورشکستگی اقتصادی در این منطقه از کار بیکار شده اند. تحت این شرایط قدرت خرید کارگران و مردم زحمتکش سقوط کرده است. در شهرهای کرمانشاه، سنندج و ایلام شمار معتادان افزایش یافته و بر اساس پژوهش های انجام گرفته گسترش بیکاری و افزایش معتادان در افزایش ده درصدی آمار طلاق در این شهرها خود را نشان می دهد. اما علیرغم همه این فشارها شهرهای کردستان همچنان کانون جوش و خروش و مبارزه بوده اند. در این دوره هم شاهد دهها اعتراض کارگری، آکسیون ها و حرکات اعتراضی در مبارزه علیه تخریب محیط زیست و برگزاری چندین آکسیون به مناسبت خشونت علیه زنان بوده ایم. در این میان مراسم شکوهمند بدرقه پیکر "کوروش بخشنده" از فعالین جنبش کارگری و چهره محبوب مردم سنندج در میان بیرق های سرخ و با سرود انترناسیونال نشان می دهد که چه ظرفیت های امید بخشی در این جامعه نهفته است. حضور پر رنگ یک جریان رادیکال و سوسیالیست در دل این جنبش های اعتراضی نشان می دهد که تلاش برای ارتقای انسجام سیاسی و تشکیلاتی این نیرو همچنان یکی از اولویت های کار کومه له در دوره های آتی است.

در مورد نمایش انتخاباتی رژیم، پلنوم تأکید کرد که در شرایط کنونی و در دوره پسا برجام به دلیل چرخش استراتژیکی که در مناسبات رژیم با آمریکا و دیگر دولت های غربی به وجود آمده است و هم به دلیل اوضاع بحرانی خاورمیانه و بی ثباتی حاکم در کشورهای منطقه، کشاندن مردم به پای صندوق های رأی برای سران رژیم از اهمیت زیادی برخوردار است. جناح های درون حاکمیت می خواهند با کشاندن مردم به پای صندوق ها به تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی مهر مشروعیت انتخاباتی بکوبند. به رغم این رقابت ها همانطور که روشن است ماهیت این جدال و کشمکش ها هیچ ربطی به منافع توده های مردم ندارد. دعوا بر سر آن است که در دوره آتی کدام یک از جناح های درون حاکمیت سهم بیشتری از قدرت سیاسی در ساختار نظام جمهوری اسلامی و چپاول ثروت این جامعه داشته باشند.

بنابراین اگر سخن از ضد دمکراتیک بودن این انتخابات، نظارت استصوابی شورای نگهبان، دخالت سپاه پاسداران و مهندسی کردن پروسه این انتخابات در میان است، تماما به نقض قواعد بازی از جانب خود جناح های حکومتی مربوط می شود و هیچ ربطی به نقض حقوق مردم ندارد. انتخاب واقعی کارگران و مردم ایران سرنگونی انقلابی کلیت رژیم جمهوری اسلامی است.چون رژیم جمهوری اسلامی به دلیل پایمال کردن پیش شرط های اولیه یک انتخابات آزاد نظیر آزادی فعالیت سیاسی احزاب، آزادی بیان و مطبوعات و آزادی های سیاسی، حق انتخاب واقعی را از مردم ایران به طور کامل سلب کرده است. در این رابطه نشست کمیته مرکزی بر ضرورت پیشبرد یک کمپین تبلیغاتی برای دعوت کردن مردم به عدم شرکت در این نمایش انتخاباتی تأکید کرد.

*****


گزارش کمیته رهبری به پلنوم و همچنین مباحث پیرامون آن در مورد اوضاع خاورمیانه بر این واقعیت تأکید کرد که بنا به وجود عوامل مختلف این منطقه همچنان مرکز اصلی بحران های سیاسی جهان به شمار می آید. تداوم بحران جهانی اقتصاد سرمایه داری که آخرین تحولات اقتصادی چین و کاهش رشد اقتصادی کشورهای حوزه یورو بر آن تأکید می گذارد، این منطقه را نیز به محل تشدید کشمکش قدرت های امپریالیستی برای گسترش مناطق نفوذ تبدیل کرده است. از طرف دیگر افول قدرت اقتصادی آمریکا و پایان نقش هژمونیک آن در منطقه خاورمیانه بطوریکه در هیچکدام از کانون های بحران نمی تواند حرف آخر را بزند و متحدین دیروز آن با سرکشی منافعش را به چالش می کشند، از دیگر عوامل تداوم این بحران است. اضافه بر این عوامل، خاورمیانه بالاترین نرخ بیکاری را در مقایسه با سایر نقط جهان را دارد و رشد اقتصادی در این منطقه از میانگین رشد اقتصادی در سایر مناطق در حال توسعه پایین تر بوده است. اینها در شرایطی است که پیامدهای جهانی سازی و اصلاحات نئولیبرالی از دهه 80 قرن گذشته به بعد، شرایط بحرانی خاورمیانه را بیش از پیش حاد کرده است که بازتاب آن را در تحولات انقلابی سالهای اخیر در کشورهای منطقه شاهد بودیم. این تحولات به دلیل فقدان یک رهبری انقلابی با چشمنداز روشن سیاسی نتوانستند بر این بحران ها نقطه پایانی بگذارند. این روزها در تونس در جایی که خیزش توده ای رژیم دیکتاتوری را به زیر کشید توده های مردم با همان شعارها، با شعار نان، عزت، آزادی دوباره به خیابان ها آمده اند، در عراق مردم این کشور علیه فساد دولتی و برای تحقق خواسته های خود به مبارزه برخاسته اند. همه اینها به اضافه زمینه های تاریخی و ساختار طبقاتی و بافت اجتماعی نیروهای موجود در کشورهای این منطقه بر پیچیدگی بحران این منطقه افزوده اند.

در بخشی از گزارش و مباحث پلنوم که به اوضاع سوریه اختصاص یافت، نکات زیر مدنظر قرار گرفت. تداوم عملیات هوایی ائتلاف بین المللی علیه داعش به رهبری آمریکا در خاک سوریه، دخالت نظامی مستقیم روسیه در این کشور به حمایت از دولت "بشار اسد"، نقش تعیین کننده این دو قدرت امپریالیستی در تعیین طرف های مذاکره کننده در گفتگوهای ژنو، تلاش های دولت های اروپایی برای تسریع روند این گفتگوها و از سوی دیگر ادامه مداخله دولت های ارتجاعی منطقه در این بحران بیانگر این واقعیت است که در سوریه قدرت های امپریالیستی و حکومت های ارتجاعی منطقه به بهای کشتار و آوارگی و ویرانی این کشور، یک رقابت خونین را پیش می برند. اگر چه روسیه با بهره گرفتن از ناکارائی ائتلاف بین المللی علیه داعش به رهبری آمریکا و تمایل دولت های اروپایی به حل بحران سوریه، با چراغ سبز ناتو وارد دخالت نظامی شد و تا حدودی توازن قوا در میدان های جنگ را به نفع دولت بشار اسد تغییر داد، اما اهداف دولت روسیه از این دخالتگری، از بود و نبود رژیم اسد فراتر می رود. روسیه می خواهد از خلاء قدرتی که به علت شکست استراتژی هژمونی طلبانه آمریکا و متحدینش در منطقه ایجاد شده است به نفع بهبود موقعیت خود در منطقه و جهان بهره برداری کند. اما بحران سوریه نمی تواند به شکل کنونی ادامه یابد. بحران اقتصادی و تشدید آن به وسیله تحریم های غرب اجازه ادامه یک جنگ فرسایشی طولانی مدت را به روسیه نمی دهد. عربستان سعودی که حامی اصلی "جبهه النصره"، اپوزیسیون به اصطلاح میانه رو و داعش است با توجه به بحران اقتصادی و کاهش درآمدهای نفتی، نمی تواند یک جنگ تمام عیار در یمن و جنگ نیابتی پر هزینه در سوریه را به همان آهنگ سابق پیش ببرد. با دخالت نظامی روسیه، نقشه دولت ترکیه برای ایجاد منطقه حائل به منظور در منگنه قرار دادن جنبش کردستان سوریه نقش بر آب شده است. رژیم جمهوری اسلامی نیز سیاست هایش در سوریه عملا تحت الشعاع سیاست روسیه قرار می گیرد و چنانکه روسیه با آمریکا به توافق برسد، رژیم جمهوری اسلامی نیز خود را با آنها هماهنگ خواهد کرد. دولت های اروپایی با توجه به بحران پناهندگی از همه بیشتر خود را در حل بحران سوریه ذینفع می دانند. در جریان بحران سوریه و تقابل خونین دو جبهه اصلی ارتجاع در این کشور جنبش کردستان سوریه و مقاومت کوبانی راه سوم را نشان داد. اکنون نیز در غیاب یک آلترناتیو سوسیالیستی، همین تجربه حکومت خودمدیریتی در کردستان سوریه که دخالت مردم در اداره جامعه، آزادی های سیاسی و جدایی دین از دولت را تضمین می کند می تواند، منافع مردم ستمدیده سوریه را نمایندگی کند. بدون شرکت دادن این نیروی واقعی که به مؤلفه نیرومندی در تحولات منطقه تبدیل شده است مذاکرات برای حل بحران سوریه راه به جایی نخواهد برد.

*****


بخشی از گزارش سیاسی کمیته رهبری به پلنوم در مورد اوضاع سیاسی در کردستان ترکیه بود. دولت ترکیه از ماه ژوئیه گذشته به دنبال شکست و ناکامی های سیاسی پی در پی در سطح منطقه و در عرصه داخلی با از سرگرفتن حمله به مناطق پایگاهی "پ. ک. ک" در کردستان عراق پروسه به اصطلاح آشتی در کردستان ترکیه را متوقف کرد. دولت "آک پارتی" بعد از این ناکامی ها و عدم موفقیت در دستیابی به نتایج موردنظر در انتخابات های هفتم ژوئن و اول نوامبر 2015 تهاجم نظامی گسترده ای را به شهرهای کردستان آغاز کرد. ارتش ترکیه پس از حمله به کردستان و شهرها و روستاهای آن با مقاومت غیر قابل انتظار زنان و مردان و جوانانی روبرو شد که طی سالها با مبارزات خود موجبات پیشروی جنبش عادلانه مردم کردستان را فراهم آورده بودند. آنچه دولت ترکیه در شهرهای کردستان با آن مواجه شده است یک قیام شهری است. مردم مبارز این شهرها برای مقابله با ورود نیروهای امنیتی و ارتش در کوچه و خیابان ها سنگربندی کرده اند و با جان و مال از ارزش ها و آزادی عمل خود دفاع می کنند. تاکنون محاصره و آتش باران شهرها و اعمال مقررات حکومت نظامی نتوانسته مقاومت مردم را در هم بشکند. این قیام شهری توانسته توطئه سکوت رسانه های غربی را در هم بشکند و می رود تا دولت فاشیست ترکیه را به زانو درآورد. تجربه قیام مردم در شهرهای کردستان ترکیه و سنگربندی و مقاومت مسلحانه آنان در مقابل یورش نیروهای ارتش به داخل شهرها نشان می دهد که این روند از تکامل مبارزه می تواند محتمل ترین شکل توده ای شدن مبارزه مسلحانه در کردستان ایران باشد.

در مورد عراق پلنوم تأکید کرد که مهمترین تحول در عراق اعتراضات توده ای و سراسری در ماه های اخیر است. با توجه با اینکه طی سال های اخیر تحت تأثیر جنگ فرقه ای و مذهبی خواسته های مردم عراق امکان ابراز وجود نداشت، برپایی این اعتراضات در این دوره دارای اهمیت سیاسی و اجتماعی ویژه ای است. این اعتراضات نشانه آن است که مردم عراق نمی خواهند بیش از این در حاشیه سیاست باقی بمانند. این جنبش توده ای با توجه به اینکه در اولین گامهای خود مرزهای مذهبی و فرقه ای را پشت سر گذاشته است می تواند سرآغاز دوره تازه ای از مبارزه برای رهایی مردم عراق از کابوسی باشد که مردم این کشور در دوره حاکمیت رژیم "بعث" و حاکمیت جریان اسلامی به آن گرفتار آمده اند. در حالی که هم مراجع شیعه و هم دولت عراق با روش های فریبکارانه تلاش می کنند که این مبارزات را به انحراف بکشانند، این مبارزات نیز مانند سایر خیزش های توده ای در کشورهای منطقه از فقدان یک رهبری انقلابی با استراتژی سیاسی روشن رنج می برد.

نشست کمیته مرکزی اوضاع سیاسی کردستان عراق و بحران و بن بستی که حکومت اقلیم کردستان به آن گرفتار آمده است را مورد بحث قرار داد. در این منطقه سیستم فدرالی مبتنی بر نظام پارلمانی که از آن به عنوان آزمون دمکراسی یاد می کردند با بر کنارکردن رئیس پارلمان و چهار وزیر وابسته به جنبش گوران و تعطیل پارلمان از جانب حزب دمکرات کردستان عراق و رفتار مماشات جویانه دیگر احزاب حاکم عملا به بن بست رسیده است. از طرف دیگر بحران حکومتی و فقدان یک برنامه و استراتژی روشن اقتصای طی بیش از دو دهه گذشته، ابعاد فاجعه بار فساد مالی و اداری، تأثیرات بسیار مخربی بر کار و زندگی کارگران و اکثریت مردم کردستان به جای گذاشته است. تحت این شرایط اعتراضات مردم به اوضاع بد معیشتی و اعتصابت معلمان، کارمندان و پرسنل ادارات دولتی و بیمارستان ها به حقوق معوقه هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد. این اعترضات در ادامه خود می تواند، آغازی برای پایان دادن به بی تفاوتی سیاسی توده های مردم باشد. احزاب حاکم هر چه بیشتر در معرض اعتراضات مردم قرار می گیرند بیشتر از گذشته اعتماد به نفس خود را در مقابله با مداخله گری های رژیم جمهوری اسلامی و دولت ترکیه از دست می دهند. در چنین شرایطی حتی سردادن شعار استقلال کردستان هم، که آرزوی دیرینه مردم کرد در کردستان عراق است، نمی تواند توجه مردم را از مشکلات واقعی و روزمره ای که با آن دست به گریبان هستند و از بن بست اقتصادی که حکومت محلی کردستان در آن گرفتار آمده است، منحرف سازد.

پلنوم در بحث پیرامون گزارش تشکیلاتی ضمن بحث حول بحران مالی تشکیلات که می تواند به ادامه کاری برخی از عرصه های فعالیت تشکیلات لطمه بزند، بر ضرورت همبستگی و همیاری بیشتر اعضاء تشکیلات و کلیه دوستداران کومه له و جنبش انقلابی کردستان در داخل ایران و خارج از کشور و همچنین بر ضرورت اقدامات نقشه مند رهبری تشکیلات برای عبور از این دوره بحرانی تأکید کرد. پلنوم در رابطه با اوضاع حساس سیاسی و امنیتی منطقه ضمن تأکید بر خودداری از اقدامات زودرس بر ضرورت آمادگی ذهنی رهبری برای رویارویی با هر شرایط غیر منتظره را خاطرنشان ساخت.

پلنوم در بخش مربوط به قرارهای پیشنهادی با تصویب قراری ضرورت سازماندهی نهادی به منظور بهبود استفاده از شبکه های اجتماعی و ایجاد تمرکز و هماهنگی در این عرصه از فعالیت را خاطرنشان کرد. نشست کمیته مرکزی در مبحث مربوط به تقسیم کار و آرایش درونی کمیته مرکزی، کمیته ها و ارگان های مختلف تشکیلاتی را در جای خود ابقا نمود و بعد از دو روز جلسات فشرده به کار خود پایان داد.

کمیته مرکزی کومه له - سازمان کردستان حزب کمونیست ایران

بهمن 1394
فوریه 2016

Result